واژگان درس چهارم

آخَرين:ديگران (آخَر:‌ديگر/ آخِر: پايان)

أبطَلَ: باطل كرد، خنثي كرد

إتيانٌ بِـ :آوردن

أحَبّ:محبوب تر ( بر وزن أفعلَ. در اصل أحبَب بوده

و در آن ادغام صورت گرفته است.)

 و...

سَكَنَ‌ (يَسكُنُ،‌سَكَناً و سُكْنَي):سكونت كرد، جاي گرفت

شِمال: چپ (مترادفِ يَسار، متضادّ يَمين)

صَفَحَ عن (يصفَحُ ، صَفْحاً):گذشت كرد از

طَمِعَ (يَطمَعُ ، طَمَعاً):طمع كرد، چشم دوخت

عِرفان:شناخت، معرفت

واژگان درس سوم

أتَي (يأتى، إتْياناً ):آمد (مترادف جاءَ، يجىءُ ،‌مَجيئاً)

أحدَثَ:ايجاد كرد، ساخت

اِختيار: آزمودن، امتحان كردن

اِكتساب:‌به  دست آوردن ،‌كسب كردن

و....

رَضِىَ (يَرضَي،‌رِضاً و رِضْواناً):راضي شد، پسنديد

سَلَّمَ عَلَي‌.....: سلام كرد به .........

شَتَمَ ‌(يَشتُمُ  و يشتِمُ، شَتْماً):دشنام داد(مترادفِ سَبَّ، يَسُبُّ، سَبّاً)

شَهير: نامدار

صافَحَ:دست داد

و...

واژگان درس دوم

أجابَ (يُجيبُ، إجابةً):جواب داد

أرسَلَ:فرستاد

أنقَضَ:سنگين كرد،‌خم كرد

تَأسَّفَ:افسوس خورد

تَصَدَّقَ:صدقه داد

رَفَعَ (يرفَعُ ، رَفْعاً):بالا برد،‌بلند كرد(متضادّ أنزَلَ ونَزَّلَ)

زادَ (يزيدُ، زَيداً):زياد شد، زياد كرد

ساهِرات:شب بيداران (جمع ساهِرة)

سَبَحَ (يسبَحُ، سِباحةً):شنا كرد

ضَمير:درون، باطن ،وجدان( جمعِ آن «ضمائر»)

واژگان درس اول

آتِ:بده،‌ عطا كن

أبكَم:لال ( لال و كر)

أحكَمَ:استوار ساخت، محكم كرد

اِحْمَرَّ (يَحمَرُّ، احمِراراً):سرخ شد

عُدَّة:آمادگي،‌ساز و برگ

غَضْبان: خشمگين

غِلّ:‌كينه

غِنَي:بي نيازي (تذكّر: غِناء: آواز خوش،‌

غَناء:‌بي نيازي ثروت و دارايي)